مهتابستان



نام کتاب : قصه های خوب برای بچه های خوب

نویسنده : مهدی آذر یزدی

ناشر : امیرکبیر

رده سنی : دبستان اول و دوم 

تعداد صفحات : ۱۲۸۶

معرفی کتاب :

ادبیات پارسی از گنجینه های ادبیات جهان است چه در نظم و چه در نثر، و از غنی ترین منابع ادبی ما همین میراث ادبی شعرای ارجمندمان است. متاسفانه به دلایلی از جمله فاصله ی زبانی،سخت بودن لغات، استفاده ی زیاد از لغات و روایات عربی، زبان شعری دشوار و . ارتباط نسل جدید و نسل کتابخوان ما با این سرچشمه های زلال اخلاق و معنویت قطع شده و داستان های آنها از یادها رفته است. شادروان مهدی آذر یزدی از کسانی بود که می خواست این فاصله ی زبانی را میان متون کلاسیک و نسل جدید از میان بردارد، و به راستی در این کار فردی موفق بود.
مجموعه قصه های خوب برای بچه های خوب» شامل هشت جلد: قصه های کلیله و دمنه»، قصه های مرزبان نامه»، قصه های سندباد نامه و قابوس نامه»، قصه های مثنوی مولوی»، قصه های قرآن»، قصه های شیخ عطار»، قصه های گلستان و ملستان» و قصه های چهارده معصوم (علیهم السلام)» می باشد.


نام کتاب :کتاب قصه‌هایی برای افزایش هوش مالی و ثروت آفرینی کودکان

نویسنده: نصیبه سلطانی ادمینی

ناشر: انتشارات ارشدان

سال نشر : ۱۳۹۸

رده سنی : پیش از دبستان و دبستان اول 

معرفی کتاب :

معرفی کتاب قصه‌هایی برای افزایش هوش مالی و ثروت آفرینی کودکان
کتاب قصه‌هایی برای افزایش هوش مالی و ثروت آفرینی کودکان نوشته‌ی نصیبه سلطانی ادمینی، شامل ۸ قصه کوتاه برای آشنایی کودکان با مفاهیم مالی به زبان ساده است.

کودکان در دنیایی زندگی می‌کنند که در حال تغییر است و معمولاً آن‌ها به طور مستقیم یا غیرمستقیم در فعالیت‌های روزمره خود با مسائل مادی در خانه، مهد کودک یا مدرسه درگیر هستند. اما درک اقتصادی آنان بسیار کم است و در دوران تحصیل‌شان هیچ‌گونه آموزشی در این زمینه گنجانده نشده در صورتی که فراگیری دانش مالی برای آنان لازم است.

همانطور که ثابت شده، قصه‌گویی در یادگیری، رشد تخیل، خلاقیت و هوش کودکان اهمیت ویژه‌ای دارد و برای آموزش آنان در مواجهه با مسائل اقتصادی لازم است تا این مفاهیم به طور ساده و به حالت داستان برای آنان بازگو شود تا با تقویت هوش مالی، بتوانند با آگاهی در مورد آینده‌ی مالی خود تصمیم بگیرند و لذت زندگی را بدون داشتن دغدغه تجربه کنند.

برشی از این کتاب :

معلم وارد کلاس شد و به بچه‌ها گفت: بچه‌ها خوب گوش کنین، شاید تو زندگی تون پیش بیاد که در مواجهه با یک مشکلی به مقداری پول نیاز داشته باشین و هیچ راهی برای بدست آوردنش نداشته باشین جز اینکه.

حالا خوب فکر کنین و ببینین اگه تو همچین موقعیتی قرار بگیرین چطور می‌تونین در عرض چند روز اون پول رو بدست بیارین. تا هفته آینده فرصت دارین. برای بهترین و خلاقانه‌ترین و پرسود‌ترین راه حتما جایزه خوبی در نظر گرفته می‌شه، اون روز زنگ تفریح بچه‌ها راجع به اینکه چجوری میشه مسئله کلاس رو حل کرد، خیلی با هم حرف زدن. قرار شد تا هفته آینده فکر کنن، هر کسی دوست داشت تا این مسابقه رو ببره.

یک هفته گذشت و روز موعود رسید. وقتی بچه‌ها وارد کلاس شدن، خانم معلم از بچه‌ها خواست تا هر کسی بیاد و روش کسب درآمدی رو که راجع بهش فکر کرده بگه پارسا دست بلند کرد و گفت: من چند روز می‌رم و کنار پدرم در مکانیکی بهش کمک می‌کنم اینطوری هم می‌تونم از پدرم کار یاد بگیرم هم پولی رو که لازم دارم بدست بیارم، معلم گفت آفرین یاد گرفتن حرفه برای داشتن شغل در آینده خیلی فکر خوبیه پسرم.

فهرست مطالب
۱- خرید و فروش
۲- راه کسب در آمد
۳- قرض گرفتن
۴- پس انداز
۵- وام
۶- فکر اقتصادی
۷- شغل
۸- کارآفرینی و نوآوری




نام کتاب :  بچه مثبت مدرسه

نویسنده : یاسر عرب

ناشر : عهد مانا

سال نشر : ۱۳۹۸

رده سنی : دبستان دوم و متوسطه اول 

تعداد صفحات : ۷۲

معرفی کتاب :

کتاب بچه مثبت مدرسه به دغدغه ها و افکار و رفتارهای دنیای معصوم دو دانش آموز می پردازد که نظام آموزشی حدود سال های دهه شصت کشورمان را تجربه کرده اند. متن کتاب، دلنشین و روان بیان شده است و اکثر عبارات در عین سادگی، حاوی مفاهیمی عمیق است که خواننده را به ادامه خوانش مطالب سوق می دهد. مطالب در ترکیبی از دو قالب طنز و جدی به وضعیت آموزشی مدارسی که این دو نوجوان در آن درس می خواندند پرداخته است.

از امتیازات این کتاب می توان به این دو مورد اشاره نمود:
روایت مطالب به صورت خاطره وار از زبان دو دانش آموز که در بطن حوادث و ماجراهایی درگیر هستند، همچنین نحوه بیان عبارات که به صورت محاوره ای و ساده نوشته شده است.
بچه مثبت مدرسه از زبان یاشار و محسن بیان شده است. یاشار دانش آموزیست شرور و بازیگوش و پر جنب و جوش اما دلسوز و مهربان.
یاشار و محسن با هم دوست می شوند و حوادث زیبا و دلنشینی را می سازند.

این کتاب در قالب داستان، بازگو کننده اوضاع آموزشی سال های حوالی دهه شصت کشورمان است و گویا نویسنده دغدغه های خود را با نوشتن این کتاب، خاطره وار به رشته تحریر درآورده است. از جمله انتقادات او، طولانی بودن، خشک و بی روح بودن کتاب های درسی و عدم انعطاف در رفتار برخی معلمان و ماشین وار برخورد کردن با نوجوانان است.

در ادبیات فارسی کشورمان کتابی دیگر هم قبلاً موضوع نظام آموزشی منتشر شده است، کتاب مدیر مدرسه اثر جلال آل احمد.

یکی از تفاوت های عمده این دو کتاب می توان این دو مورد را اشاره نمود:
مدیر مدرسه، نه از زبان یک دانش آموز که در متن حوادث واقع شده بلکه از زبان یک مدیر به بیان مطالب پرداخته است.
بچه مثبت مدرسه با توجه به مطالبی که دارد هم می تواند مناسب گروه سنی نوجوان باشد و جوانان دهه های شصت و هفتاد کشورمان، چرا که خاطراتی که بیان می کند به توعی نوستالژیک است. با خواندن بچه مثبت مدرسه و حوادث مختلف آن، گاهی خنده و گاهی اشک را چاشنی لحظاتتان نمایید.

برشی از بخش آغازین کتاب:

نه! ربطی به امروز نداره. من از همون بچگی، شنبه رو دوست نداشتم. یادم میاد هفته هایی که توی مدرسه صبحی بودم، وقت تعطیلی ظهر پنج شنبه، به قول کتابای درسی: از خوشحالی در پوست خود نمی گنجیدم. و از این که هفته آینده بعدازظهری می شدم، به خود می بالیدم!

چرا؟ چون شنبه هفته بعد به جای صبح، ظهر به مدرسه می رفتم! با هزار ذوق و شوق ساعت ها رو می شمردم تا بدونم چقدر به مدرسه می رم! تو چشم من هر ساعت تأخیر، تیری بود که به قلب مدرسه می کوبیدم! یادم هست که آخرش 6 داشت، 36 یا 46 ساعت تعطیلی. با گذشت هر ساعت انگار چیزی از انبار مهماتم کم می شد.

جمعه، به خودی خود یک گردان کمکی بود که بعد از یک هفته مبارزه، تو مدرسه به کمک می اومد و من رو از محاصره نجات می داد. شاید به همین علت بود که از همون دوران، هرچقدر از ریخت شنبه بیزار بودم به پنج شنبه علاقه داشتم. پنج شنبه نوید رسیدن جمعه و رنگش زرد بود. من در تمام اعتقاداتم (که به نظرم اصلاً اعتقاد خاصی نداشتم) شک داشتم، در این مورد مطمئن بودم که امام زمان جمعه ظهور می کنه. البته همه روزا برای خودشون رنگی داشتن به جز شنبه که ذاتا سیاه بود.

اصلا از اولش با شنبه پدرکشتگی داشتم. دلم می خواست روز شنبه تمام کلاغ ها از سر صبح تا بوق سگ، قارقار کنن و مردم پرچم های سیاه روی خونه هاشون بزنن! هرچند از صدای کلاغ ها خیلی بدم می اومد، حاضر بودم با تحمل این صدا، شنبه رو چنین تنبیه سختی بکنم. خوب حالا می دونی بهترین اتفاقی که می تونست بیفته چی بود؟ بله، اگه شنبه به تعطیلی می خورد بی شک قلبم از شدت خوشحالی و هیجان منفجر می شد…

:: متن خبر این کتاب ؛ کلیک کنید ::

 


آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

دانلود رایگان فیلم و سریال 2018 و 2019 - فیلم دوبله فارسی پرايم فيلم | دانلود فيلم جديد عطرِ حــرمِ یــار homak لینکدونی گروه - بانک لینک گروه و کانال وحید صلواتی - مریم فایضی azghatrehtadarya ته دیگ سیب زمینی pax323 کسب و کار ایران